تحليلگر ارشد آمريکايي مدعي شد: «به نظر ميرسد که اميدواري به تنشزدايي آمريکايي-ايراني به سر آمده است. تا زماني که حکمفرمايي (آيتالله) خامنهاي و سپاه پاسداران ادامه دارد، ايران علاقه و منفعتي در اصلاحات يا بهبود روابط با آمريکا ندارد».
به گزارش پايگاه خبري تحليلي پيرغار، يک تحليلگر آمريکايي با اين ادعا که «بحران بزرگ بينالمللي بعدي از ايران برخواهد خاست»، از جانشين باراک اوباما خواست حمايت بيشتر از «حاميان جامعه مدني و حقوق بشر در داخل ايران» را در دستور کار قرار دهد.
تحليلگر ارشد انديشکده آمريکايي «رَند» که همواره مواضع ضد ايراني داشته، در يادداشتي نوشته است: «رئيسجمهور بعدي آمريکا شايد پس از تصدي اين پست، با چندين بحران بينالمللي روبرو شود و ايران شايد يکي از چالش برانگيزترين اين بحران باشد».
وي در فاکس نيوز نوشت: «علي رغم لفاظي شديد حزبي(اختلاف جمهوريخواهان و دموکراتها)، امضاي برجام بين ايران و گروه 1+5 براي آمريکا مفيد بوده است چرا که ايران اغلب ذخاير اورانيومش را از کشور خارج کرده، تعداد سانتريفيوژهايش را کاهش داده و بازرسيهاي بينالمللي فراگير را پذيرفته که اين مسائل کار را براي تهران به منظور توليد سلاحهاي اتمي بسيار سختتر کرده است اما برجام اختلافات اساسي بين آمريکا و جمهوري اسلامي از بين نبرده است».
کارشناس آمريکايي مانند ديگر تحليلگران و مقامات غربي ادعاها درباره «حمايت ايران از تروريسم» و «حقوق بشر» را تکرار کرده و بر دلخوري خود از حمايت ايران از سوريه تاکيد کرده است.
او در يادداشتش ادامه داد: «اگرچه انتخاب حسن روحاني(به عنوان رئيسجمهور) در سال 2013 برجام را ممکن کرد اما به اعمال تغييرات عمده در ايران منجر نشده است».
تحليلگر انديشکده رند در ادامه ضديت خود با رهبر معظم انقلاب و سپاه پاسداران انقلاب اسلامي را آشکار ميکند چرا که به گفته او، آنها «منافع آمريکا در منطقه را به چالش ميکشند».
وي مينويسد: «ايران در سال 2017 انتخابات رياست جمهوري دارد و روحاني احتمالا با چاشي شديد از سوي دستگاه محافظهکار حاکم مواجه خواهد شد. (آيتالله) خامنهاي در ماههاي اخير انتقادهاي تندي ضد برجام مطرح و ادعا کرده که به دليل "خيانت" آمريکا، برجام سبب تقويت اقتصاد ايران نشده است».
در ادامه مطلب کارشناس آمريکايي آمده است: «در حالي که برجام سبب کاهش برخي تنشها در روابط آمريکا-ايران شده، اما شايد يک ايران سرکش بخواهد با فشار بر محدوديتهاي توافق هستهاي و چالش سازي براي منافع آمريکا در خاورميانه به طرز تهاجميتر از قبل، رئيسجمهور جديد آمريکا را بيازمايد. واشنگتن به جاي جستجوي براي تعامل بيشتر با ايران که زماني اميد به آن وجود داشت، شايد بايد سياستهاي سختتري ضد رژيم ايران اتخاذ کند».
وي ادعا کرد: «برخي حاميان برجام اميد داشتند که توافق به گرمي روابط بين تهران و واشنگتن و شايد حتي پايان دشمني بين دو کشور منجر شود. در تئوري و نظريه، رسانههاي غربي اغلب روحاني را به عنوان "ميانهرو" نمايش ميدهند که با توافق تقويت خواهد شد و قادر به پيش بردن دستورکارش براي آزادسازي ايران چه از منظر اقتصادي و چه سياسي خواهد شد اما در مقام عمل و واقعيت، رياست جمهوري روحاني در تحقق اغلب قولهايش ناکام بوده است».
تحليلگر آمريکايي افزود: «اقتصاد ايران براي طبقه متوسط بهبود نيافته است و علي رغم رفع تحريمهاي مرتبط به هستهاي، اغلب بانکهاي بين المللي همچنان از تعامل با ايران امتناع ميکنند».
او در ادامه ادعا ميکند: «بهاي نازل نفت براي اقتصاد ايران فاجعه بار بوده است اما اين شايد تا حد زيادي از کنترل روحاني خارج بوده است اما رئيسجمهور هرگز درصدد حرکت عليه نقش سياسي يا اقتصادي سپاه پاسداران نبوده و سبب شده اين نهاد که قويترين بازيگر نظامي و امنيتي ايران است، دستورکار داخلي و خارجي ايران پس از برجام را تعريف کند».
تحليلگر آمريکايي با تاکيد بر اينکه «بزرگترين ناکامي روحاني شايد ناتواني او در کاهش شکاف بين منافع آمريکا و ايران در خاورميانه باشد»، ادعا کرد: «رئيسجمهور و وزير خارجه با استعدادش شايد مخاطبان و هم صحبتهاي مناسبي براي ديپلماتهاي آمريکايي و اروپايي باشند اما آنها قادر نيستند يا خواهان آن نيستند که سياستهايي را به منظور ترويج ثبات منطقه در پيش گيرند».
وي مدعي شد: «سپاه پاسداران تحت فرماندهي ژنرال قاسم سليماني دهها هزار جنگجوي شيعه را براي جنگيدن به نفع تهران در عراق و سوريه و شايد فراتر از آن، به خدمت گرفته است. در حالي که شايد ايران به همراه متحدان آمريکا در عراق با افراد موسوم به دولت اسلامي(داعش) جنگيده است با اين حال اين کشور به ترويج فرقهگرايي کمک کرده است؛ فرقهگرايي که به دميدن در شعلههاي درگيري در منطقه ادامه ميدهد». کارشناس انديشکده رند ميافزايد: «در همين حال، قايقهاي تندروي ايراني در خليج فارس کشتيهاي آمريکايي را آزار دادهاند و (آيتالله) خامنهاي خواستار مقاومت بيشتر در برابر حضور آمريکا در منطقه شده است».
او در ادامه ادعاهايي درباره وضعيت حقوق بشر در ايران و اقدامات دستگاه قضايي ايران مطرح کرده است.
تحليلگر آمريکايي تصريح کرد: «به طور کلي آن اشتياقي که در نتيجه انتخاب اول روحاني پديد آمد بعيد است در انتخابات 2017 خودش را نشان دهد. نادر است که روساي جمهور ايران در دور دوم ببازند اما روحاني احتمالا با مقاومت زيادي نه تنها از سوي رقباي سياسي محافظه کارش بلکه از سوي ميليونها ايراني که ابتدائا از تلاشهايش براي بهبود شرايط کشور حمايت کردند، مواجه شود».
اين کارشناس درباره آينده ادعا ميکند: «(آيتالله) خامنهاي، سپاه پاسداران و حتي رئيسجمهور جديد(ايران) شايد رئيسجمهور جديد آمريکا را که خودش با چندين بحران بينالمللي مواجه است بيازمايند. چالشهاي ايران ميتواند به شکل فعاليتهاي سوال برانگيز اتمي يا حتي اقدامات پر مدعاتر و قاطعانهتر در خليج فارس و خاورميانه باشد».
وي ضمن تاکيد بر اينکه تاکنون برجام توانايي ايران براي ساخت بمب اتمي را از بين برده، افزود: «اما رئيسجمهور بعدي آمريکا بايد يک سياست گستردهتر در قبال ايران اتخاذ کند؛ سياستي که فراتر از اجراي برجام يا تعامل ديپلماتيک با ايران برود».
او در ادامه مدعي شده است: «آمريکا هم اکنون نيروهاي نظامي زيادي و متحدان به خوبي مجهز و مسلح شدهاي براي مقابله با ايران در خاورميانه دارد اما رئيسجمهور بعدي بايد بر رفتار رژيم ايران در داخل کشورش تاکيد کند».
تحليلگر آمريکايي ادعا ميکند: «براي آمريکا حفظ حضور نظامي قوي در منطقه يا فروش تسليحات بيشتر به متحدانش کافي نيست و اين تلاشها بايد به همراه انتقادات شديد از نقض حقوق بشر ايران انجام شود به ويژه با توجه به اينکه شايد نااميدي مردم ايران از دولت روحاني هستيم».
وي ادامه داد: «علاوه بر اين، آمريکا بايد حمايت خود را از گروههاي ايراني که در تلاش براي جامعه مدني قويتر هستند افزايش دهد. برخيها شايد از روابط و پيوندهاي آمريکا با چنين گروههايي به عنوان مشروعيت زدايي کردن از آنها انتقاد کنند اما با توجه به نبود اصلاحات معنادار از داخل ايران، آمريکا بايد از آسيبپذيريها(ضعفهاي) داخلي رژيم ايران سود بجويد».
اين تحليلگر غربي توصيه ميکند: «تمرکز آمريکا روي ترويج دموکراسي اغلب به شکستهاي گذشتهاش در قبال "تغيير رژيم" در خاورميانه پيوند خورده است اما اين بدان معنا نيست که نميتواند به عنوان يک سياست با ارزش باشد».
وي مدعي ميشود: «به نظر ميرسد که اميدواري به تنشزدايي آمريکايي-ايراني به سر آمده است. تا زماني که حکمفرمايي (آيتالله) خامنهاي و سپاه پاسداران ادامه دارد، ايران علاقه و منفعتي در اصلاحات يا بهبود روابط با آمريکا ندارد».
در پايان مطلب اين تحليلگر آمريکايي آمده است: «رئيسجمهور بعدي آمريکا بايد با عملگرايي، برجام را اينطور ببيند که به منافع آمريکا سود ميرساند بدون اينکه آمريکا احساس محدود شدن توسط آن داشته باشد».
منبع:فارس